انجمن ادبی فردوسی رباط کریم

پایگاه ادبی شاعران رباط کریم

انجمن ادبی فردوسی رباط کریم

پایگاه ادبی شاعران رباط کریم

اسطوره گفتمان ماه انجمن

درود به همه ی دوستان 

تنی چند از انجمنی ها در نشستی دوستانه برای پیمایش راه اندیشه گری و آموزشی خود پیشنهاد نمودند ماهانه  گفتمانی را در باره ی آن چه که دوست دارند وآنچه که می تواند کمی برای بالابرد اندیشه هایشان سودمند باشد برگزار کنند . به همین سو  دی ماه 92 پرسش (( اسطوره )) به پذیرش همه ی دوستان  در نشست برگزیده شد

 بر این پایه خواهشمند است دوستان و کسانی که این گزینش را دوست می دارند در این باره خوانش نموده و اگر می پسندند در نشست 5شنبه پایانی ماه نام نویسی نمایند.


اسطوره چیست؟ 

آغاز و پیدایش اسطوره از کجا و کی بوده است؟

اسطوره ی امروز چیست ؟ و آیا امروز اسطوره داریم؟و اگر نداریم چرا؟

دین و اسطوره چه خویشی با هم دارند؟کدام زودتر پدیدار شده اند؟

جایگاه اسطوره در سروده ها و داستان های امروزی کجاست؟ در ایران و انیران


 با سپاس

درودگر(شایسته)

فراخوان شعر کودک مطبوعاتی


دبیرخانه ی جشنواره ی ملی مطبوعات <info@kpf-mazandaran.ir>
پنج‌شنبه 21 آذر 1392 @ 10:01 ق.ظ
با سلام. اگر مطالبی در رابطه با کودک و نوجوان در سایت/نشریه/روزنامه /خبرگزاری شما منتشر گردیده است ، برای شرکت در جشنواره ی ملی مطبوعات برای ما ارسال کنید. فرصت ارسال مطالب نهایتا تا 30دی ماه می باشد. 
در صورتیکه مطالب مربوطه در سایت/نشریه/روزنامه /خبرگزاری شما منتشر نگردیده است ، لطفا جهت همکاری با دبیرخانه ی جشنواره ، فراخوان را برای دست اندرکاران ارسال نمایید تا آگاهی لازم را برای شرکت در این جشنواره کسب نمایند.در صورت هرگونه سوال با شماره ی زیر تماس گرفته و یا به سایت مراجعه فرمایید. 
(مدیریت محترم سایت ، نیازمند یاری شما در جهت انعکاس فراخوان و اطلاع رسانی می باشیم. در صورت امکان با شماره ی زیر تماس حاصل فرمایید.) 
با تشکر 
شماره:01512272854 
سایت:kpf-mazandaran.ir

رباط کریم و هرچه باداباد


گلویم زنجیر پاره کرده فریاد می دارد .

دلم آتشفشانی است برتافته 

آری سخن از فرهنگ است در شهر تاریخی من

شهر رباط کریم

نمی دانید وقتی از رباط کریم می نویسم حدقه های چشمم را داغدار اشک می بینم

آخر رباط کریم من  شهری است  مغموم

این رباط کریم سرد و افسرده در استان تهران قرار دارد.

کمی بزرگتر از برخی شهرستان های مطرح کشور است.

از لحاظ جمعیت از برخی استانها هم پر جمعیت تر.

یادم است سال گذشته مدیر کل اداره ارشاد استان - قاضی زاده نامی_ تشریفشان را با کلی دبدبه و کبکبه به شهرما آوردند.

کلی حرفها گفتند.کمی هم شنیدند.

گله می کردند که چرا شاعران شهرستان رباط کریم فعال نیستند؟ چرا در جشنواره ها شرکت نمی کنند؟

چرا و چرا و چرا و چراهایی از سر توقعات بی جا. انگار مدیران ما کلهم منتظرند و سائل.

ما هم گله کردیم . حتی مکتوب که :

ای اقا کجای کاری؟ شما خرتو بیار تا باقالی بارش کنیم

عزیز دل ! این شهرستان یک فرهنگ سرا ندارد که در آن بتوان کلاس های انجمن را برگزار کرد.

این شهرستان حتی برای اسکان اداره ارشاد هم پول اجاره می پردازد و اگر روزی سر و گوش موجر بجنبد اسباب اداره ارشاد در خیابان کوچه گردی می کند.

براستی چه توقعی است از شهرستانی که :

1_چندسال مداوم رییس اداره فرهنگ نداشته و به صورت سرپرستی اداره می شد؟و حالا هم که 2تا رییس عوض کرده هر دو روحانی هستند.

2- چه انتظاری است از شهرستانی که یک فرهنگسرای فکسنی هم ندارد؟البته یکی دارد که در تیول آقای شهردار است و  پدرخوانده های شهرداری

3- چه توقعی دارید از جوانانی که در هر جشنواره ای که برگزار می شود از آنها خواسته می شود (یا به آنها دیکته می شود)درباره موضوعات مورد پسند مدیران فلان نهاد و بهمان اداره بنویسند و هرگز ذوق هنری شاعران پشیزی ارزش ندارد ._ گاهی مساله حتی پسند مدیران هم نیست بلکه ترس از خشم دیگر آقا بالاسرهاست._

4- چه انتظاری است از انجمنی ( تنها یک انجمن ثبت شده و رسمی شعر در این شهرستان دایر است آن هم ققنوس خالی از سکنه است) است که به ازای برگزاری شب شعر مد نظر آقایان از داوران آن قدردانی نمی شود؟البته اگر این داور یک شاعر درجه ی سال نوری از تهران و اشنای مدیران ارشاد باشد این تقدیر ها به زیر نیم میلیون نمی رسد

5- چرا فکر می کنید شعرای این شهرستان باید دلگرم شعر و شاعری باشند در حالی که در هنگام اعطای جوایز به فلان امام جمعه و فلان مقام و مسئول و فلان شاعر نیمه معروف تهرانی که مورد پسندتان است چندصد هزار تومان جایزه و هدیه می دهید اما به شعرای جوان و نیک اندیش و خوش قریحه و نازک طبع و امیدوار ما که می رسد یک پاپاسی بودجه ندارید. اگر این شاعر جوانتر هم باشد بدهکارتان هم می شود که چرا فلان پوشش را داشت و چرا این را خواند و آن را نخواند.

6- شاعر ما با چه امیدی شعر بخواند در حالی که می گویند در جلسه شعری که برگزار می شود چون یک طرف برگزار کننده مثلن سپاه است بهتر است از بانوان کسی شعری نخواند؟

7- چه کسی می تواند باور کند در شهرستان ما مرکز فرهنگی ساخته می شود اما امام جمعه آن را به تولیت خود در می اورد و مدیرت آن می افتد دست زن و دختر و داماد و پسرش؟ و چون نام آن مرکز فرهنگی ((قرآن و عترت)) است اعلام میشود فقط فعالیت های قرآنی در آن امکان برگزاری دارد؟!!تازه آن هم شنیده شد که انجام نمی گیرد یا مخصوص افراد مخصوص است.

8- چه کسی باور می کند اداره فرهنگ رباط کریم از برگزاری یک شب شعر ساده به مناسبت روز شعر و ادب عاجز است؟و به جای آن شب شعر و خاطره دفاع مقدس را برگزار می کند و از 3شاعر پرندی دعوت می شود که از لحاظ کیفیت شعر در مدار صفر درجه قرار دارند و از لحاظ دستمال در کانون هستی..

9- چه کسی باور دارد برای خوانش شعر آزاد در این شهرستان محدودیت است و شعر با موضوع آزاد اول باید از فیلترینگ رد شود؟

10- در شهرستانی که از برگزاری یک شب شعر ساده طنز هراس دارند چه امیدی به امیدواری است؟

11- و این درد آخر که درد ملی است . آری در این بر باد بنیاد  ، این میهن در زنجیر  ، در این قحط عصر دانش و فرهنگ ، فزونی سردمداران بی فرهنگ ،

خودبینان مقام اندیش تنها کسانی را می پذیرند و تمجیدشان می کنند و در بوق و کرنا می آورند که در راستان تملق و چاپلوسی و خودفروشی و ادم فروشی و وطن فروشی ید طولایی داشته باشند.

آری در کشور ما همه جا آزادگان در انزوا می میرند.


فرهنگ در رباط کریم


امروز رییس اداره ی ارشاد شهرستان رباط کریم زنگ زد به آقای بخشداری که اسمشو هم نمی دونم و ازش یه تقاضا کرد که نه هزینه ای داشت نه خطری و نه دردسر و نه زحمتی

آقای شمس از بخشدار خواست سالن اجتماعات این اداره را هفته ای یک جلسه ی دو ساعته به انجمن های ارشاد بدهد 

بخوانید پاسخ این آدم را:

از موقعی که من بخشدار شدم اجازه ندادم هیچ جلسه ای در این سالن برگزار گردد.

----

ای تف به روح فرهنگ و مدیریت.

خاک بر سر جامعه ای که بخشدارش افتخار می کنه یک سالن مجهز رو از کاربرد خارج و به طویله عنکبوت ها تبدیل کرده. و چه افتخاری بیش از این برای نظام مقدسی که ادعای فرهنگش .....



درودگر